آخرین روز هفته 27
دخترک قشنگ من حالت چطوره؟ خداروشکر که روز بروز داری بزرگتر میشی و قوی تر ومن اینو از حرکات نازت می فهمم، عزیز دلم امروز آخرین روز هفته27 هست و به امید خدا دیگه چیزی نمونده به لحظه دیدار، به هفته 30 که برسیم میشه شمارش معکوس، دیشب اومده بودی به خوابم ، تو بغلم بودی و چه شیرین بودی نفسم ، خوابت میومد و من میخواستم بخوابونمت، این روزها صحبت مشترک من و باباجون شدی، چند روز پیش باباجون میگفت :خیلی لذت داره از سرکارکه میام دختری برام چای بیاره و کنارم بشینه، یا اینکه وقتی کوشولویی بابا که از سرکار بیاد خواب باشی بیدارت میکنه و باهات بازی میکنه،پس آمادگی داشته باش عزیزم، مثل همین روزها که بابای مهربون وقتی میاد شما رو از خواب بیدار میکنه و دختری عزیزم هم برای اینکه دلمون رو نشکنه یه لگد میزنه و دوباره میخوابه،اینم بگم اگر ساعت بیداریت باشه هم حسابی لگد بارونم میکنی و من عشق میکنم با هر حرکتت، تازگی ها یه سری حرکت شبیه سکسکه حس میکنم و عاشق تک تک دلبری هاتم......
جونم برات بگه که این روزها فکرم مشغوله اینه که چطوری از یه فرشته ناز مراقبت کنم، اگه نصفه شب شیر بخوای و من بیدار نشم، اگه نتونم خوب کاراتو بکنم ، آخه اولا خیلی کوشولویی و عزیزجون نهایتش دوهفته پیشمون بمونه وبعدش ما دوتا تنها میمونیم، اما خب عشق من کم کم یاد میگیریم دیگه.....
احتمالا اول هفته بعد برم برای چکاپ ماهیانه که امیدوارم خوب خوب رشد کرده باشی و همه چیز نرمال باشه عزیزک مامان،نفسم تا آخرش سفت بدلم بچسب و خوب رشد کن، تنها آرزوم اینه که صحیح و سلامت بیای بغلمون
دوستت دارم دخترم و روز بروز بی قرارتر میشم برای دیدن روی ماهت...........
خدایا همه این لحظات زیبا رو نصیب همه منتظران کن