آشیونه مشترک پر از عشق مامان جون و باباجونآشیونه مشترک پر از عشق مامان جون و باباجون، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره
نازدخترموننازدخترمون، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره
آیداآیدا، تا این لحظه: 5 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

هدیه خدا

6557

دلم تنگ شده بود....

1394/4/18 23:27
نویسنده : مامان جون
522 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دوستای گلم که خیلی وقته ازتون خبری ندارم، امشب شب قدر و 23 ماه رمضون هست و بخاطر دختر گلم موندم خونه و الان عزیز دلم خوابیده

یهو دلم تنگ شد برای هدیه خدا و گفتم بیام چند خطی بنویسم،دوستای گلمو خیلی وقته ازشون خبر ندارم اما امیدوارم همه در کنار عزیزانشون شاد و خوشبخت باشن.......

به لطف خدای مهربان خیلی از دوستان عزیز و خودم مادر شدیم:

مامان محیا جون که از طریق وب دختری نازش با نی نی وبلاگ آشنا شدم و خودم هم وب زدم و الان یه دختر ناز داره به لطف خدا

آرزو جون و دلسای نازش، نیلوفرجون و آقا علیرضاش، باران عزیزم و امیر عباس گلش، زهرا جونم و یسنا نفسش،

فریبای عزیز و امیرحسین  عزیز،و .....

وقتی با دوستای گلم آشنا شدم در انتظار بودیم و الان به لطف خدا نی نی های ناز کنارمون هستن

ان شالله به حق این شب عزیز همیشه سلامت باشن.........

برای دوستان منتظرم: مامان آینده ، عطی جونم، سوری جون، راضیه عزیز، و... هم از خدا میخواهم فرزندانی سالم و صالح ، به لطف و رحمت خدا سال دیگه شب قدر نی نی هاشون مثل دخترم نذارن برن مراسم شب قدر چشمک

خیلی خوشحال شدم برای دوست گلم فرزند صالح که مادر شدن ، ان شالله بسلامتی وضع حمل کنن و فرزندشون به سلامتی دنیا بیاد

برای مرضیه جونم هم آرزوی سلامتی دارم و از خدا میخوام در این شب قدر در کنار صدرای شیرین زبانو کیانای عزیز سلامت باشن و همیشه لبخند به لب داشته باشن

اگر کسی از قلم افتاد عذر میخوام، بهترین آرزوها رو برای همه دوستانم دارم

پسندها (4)

نظرات (1)

هنرمند
9 اسفند 94 8:47
بچه که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را از نگاهش می توان خواند کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد