سونوی 8 ماهگی
دختر کوچولوی مامان خوبی؟ امروز روز دیدار من و تو بود نفسم و رفتم سونو و حسابی خانم شده بودی، هر چند من خیلی سر در نیاوردم، ماشالله انقد بزرگ شده بودی که با اینکه خانم دکتر اندامهاتو نشونم داد نتونستم تشخیص بدم،اما خدا رو شکر همه چی خوب بود و شما 1650 گرم بودی و 31 هفته، که با سونوی قبلی 5 روز اختلاف داشتی، مثل اینکه تو دل مامان بهت خوش میگذره که هر سری 5 روز کوچولوتر می شی،اما مامان جان من دست به روز شمار شما نمیزنم، سختمه 5 روز برگردم عقب
دیگه اینکه همچنان در حالت بریچ هستی ، سپردم به خدا هر چی خواست خودش باشه، اگر تا آخر بریچ بمونی باید سز بشم، توکل برخدا.....
الان داری از لگد خوشکلات میزنی که مامان عاشقشون هست، یک ربع بدون وقفه لگد میزنی خیلی ریتمیک و منظم، اولا فکر میکردم سکسکه هست اما از چند هفته پیش که فهمیدم سر خانمی کجاست، به این نتیجه رسیدم که این حرکات واسه پاهای خانم خوشکله مامان هست، دخترکم خسته نمی شی یه استراحتی کن وسط بازی هات
خبر دیگه اینکه بعد سونو باباجون براتون آویز گهواره گرفتن ،بعد عکسشو میذارم، دخترجون من، الان بابا جون زنگید که آماده شم بریم بیرون.....
بعدا نوشت : دخترک نازم این پستو دیروز نوشتم، اما چون به همراه باباجونی رفتیم بیرون نشد ثبتش کنم، الانم داری از اون لگد خوشکلات میزنی، فدات شم خدا رو شکر که امروز هم با لگدات به مامان میفهمونی که حالت خوبه،دخترکم امروز شهادت امام رضا(ع) هست، ان شالله دنیا بیای دوست دارم اولین سفر سه نفره بریم پابوسش...............
راستی ناز مامان، دیروز اونقدر نگران سلامتیت بودم و همش از دکتر سوال می پرسیدم که فراموش کردم جنسیتتو بپرسم، برام مهم اینه که سالم بیای بغلمون عزیزکم..........دوستت داریم