آشیونه مشترک پر از عشق مامان جون و باباجونآشیونه مشترک پر از عشق مامان جون و باباجون، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
نازدخترموننازدخترمون، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره
آیداآیدا، تا این لحظه: 5 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

هدیه خدا

6557

خدایا شکر....

خدای مهربانم بخاطر همه خوبیهایی که درحق من داری  تو را سپاسگذارم... خدایا تو همیشه با رحمت و مهربانی خودت به من لطف داشتی.... این که زندگی آرومی دارم، همسری مهربون و خانواده خوبی دارم و مهم تر از همه اینکه عزیزانم صحیح و سلامت هستن.... خدایا بخاطر همه داده هایت شکر....شکر....شکر.... خیلی وقتها حضورتو حس کردم وقتهایی که ته خط می رسیدم تو به دادم  رسیدی و کمکم میکردی هر چند من بنده خوبی برات نبودم و نیستم اما همیشه با رحمتت به من نگاه کردی.... خدایا دوستت دارم....بازم هوامونو داشته باش.... این پستو فقط برا این نوشتم که به خودم یاد آوری کنم چه خدای مهربانی همراه همیشه من و خانواده و دوستانم هست، دلیل خاص دیگه ایی نداره ...
20 فروردين 1393

باران جون مامان شدنت مبارک

خدای مهربانم شکر سال 93 چقدر خوب شروع شد دوست عزیزم باران جون یه عیدی خوب گرفت و مامان شد باران عزیز از ته دل برات خوشحالم و بهت تبریک میگم عزیزم ایشالله که به حق خانم حضرت زهرا نی نی کوچولوت 9 ماه سفت بهت بچسبه و بعد بیاد بغلت و در کنار فرزند دلبندت روزهای خوشی رو داشته باشی باران جون مادر شدنت مبارک مبارک مبارک   ...
17 فروردين 1393

اولین پست سال 1393 برای نازگلم

سلام خوشکل مامان، حال و احوالت چطوره؟ عیدت مبارک گل مامان   امسال هم نیومدی بهت عیدی بدم، سال 92 با همه چشم به راهیم تموم شد والان هفت روز از سال 93 هم گذشت نمیدونم امسال قصد اومدن داری یا نه ....نمیدونم چی می شه امسال.....نمیدونم ........فقط اینو میدونم که وقتی میرم بیرون و نی نی های کوچولو رو می بینم دلم خیلی واست تنگ می شه خیلی دلم هواتو می کنه ، گلکم بیا پیش مامان ، از خدا بخواه که بیایی ، این روزها مامان خیلی دلتنگته،چقدر دلم میخواد باشی، چقدر دلم میخواد طعم مادر شدنو بچشم، خدا جونم من به دستان تو خیره شدم و منتطر معجزه ات هستم،خدایا.......   ...
7 فروردين 1393

برای همسرم

امروز پنجم فروردین تولد بهترین و عزیزترینم هست همسر عزیزم تو برای من بهترین و مهربان ترین همسر دنیایی و من چه دارم جز یک قلب پر از عشق که در روز تولدت تقدیمت  کنم از خدای مهربان میخواهم که سالیان سال در کنار هم خوب و خوش باشیم و عشقمان با گذشت زمان بیشتر و پور شورتر شود تولدت مبارک عزیز دل من ...
5 فروردين 1393

اولین پست سال 1393

سلام دوست جونی ها سال نو مبارک، امیدوارم که سال خوبی رو شروع کرده باشید و در کنار عزیزانتون تعطیلات خوبی رو سپری کنید لحظه سال تحویل از خدا خواستم به آرزوهای قشنگتون برسید و دیگه اینکه فرشته های ناناز همه منتظرها امسال دیگه بیان و اینقد ما رو چشم به راه نذارن با شما هم هستم نازگل مامان ، سال 92 که هر چقدر چشم به راهت بودم نیومدی اما همین اول سالی میگم که دیگه وقت اومدن پیش مامان باباست خودتو آماده کن نفسم دوستت داریم بوس بوس   ...
3 فروردين 1393

نیستم...+ بعدا نوشت

سلام دوستان عزیز اومدم بگم از هفته آتی تا سال جدید احتمالا نباشم،امیدوارم سال خیلی خوبی رو در کنار عزیزانتون شروع کنید و به خواسته های فلبیتون برسید...... مامان صدرا جون و کیانای عزیز، ان شالله در کنار گلهات سال خوبی رو داشته باشی و همیشه سلامت باشید، برایتان بهترین آرزوها رو دارم مامان حنانه جون ایشالله اولین عید حنانه عزیز در کنار شما سراسر خوبی و خوشی باشه مامان رهاجون، آرزوی عزیز و مامان علیرضاجون(کیان) از خدا میخوام که نی نی هاتون صحیح و سلامت به وقتش دنیا بیان و بیان بغل مامانای مهربونشون باران عزیز، سلما جون، فریباجون، زهرا جون، ریحانه جون،راضیه جون، عطیه عزیز، نیلوفرجون و.... براتون از خدا میخوام که این سال تحویل آ...
18 اسفند 1392

من اومدم

سلام دوست جونی ها  من برگشتم، سفرخیلی  خوبی بود و واقعا نیاز داشتم به زیارت امام رضا، دلم براتون تنگ شده بود اونجا همش بیادتون بودم و روبرو ضریح آقا اسم تک تکتون رو آوردم و از امام رضا خواستم سلامتی و عاقبت به خیریتون رو.....و اونایی که چشم به راه فرشته ایی پاک و معصوم هستن ، خواستم که دامنشون به زودی زود سبز بشه بخاطر نظراتت پر محبتتون هم ممنونم دوستهای عزیزم ...
28 بهمن 1392

سفر مشهد

سلام دوست جونیا حالتون خوبه؟ مرسی که هیچ وقت تنهام نمیذارید، دوستان عزیزم من و همسری عازم مشهد مقدس هستیم خیلی خیلی ذوق زده هستم، نزدیک 2 سال هست مشهد نرفتم و دلم حسابی برای امام رضا تنگ شده و امروز همسری پیشنهاد داد بریم مشهد، امیدوارم بتونم نایب الزیاره همتون باشم خوب برم که کلی کار دارم و باید وسایل سفر رو مهیا کنم دوستتون دارم ...
24 بهمن 1392

............

سلام عزیزکم خوبی مامان جان؟ تو آسمونها بهت خوش می گذره؟چند روزی هست که حسابی هوا سرد شده اما امروز خسته شده بودم از تنها موندن تو خونه زدم بیرون یه خورده خیابون گردی کردم ، یه سر هم به مرکز خرید زدم اما چیزی چشممو نگرفت ،آخرشم یه خورده واسه خونه خرید کردم و برگشتم.... خلاصه اینکه مامان جونت تلاش می کنه خوب باشه فقط اگر بعضی ها بذارن! راستش صدا داد و بیداد همسایه با شوهرش میومد اونقد صداشون بالا بود سردرد شدم ، عادت به خوردن مسکن هم ندارم مگرشرایط حاد، الانم با استراحت ویه چای گرم خوب می شم گلم خدا رو شکر که من و بابایی باهم خوبیم و مشکل خاصی نداریم نمیگم تا بحال بحثمون نشده اما نهایتش 10 دقیقه بعدش ف...
15 بهمن 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد