آشیونه مشترک پر از عشق مامان جون و باباجونآشیونه مشترک پر از عشق مامان جون و باباجون، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
نازدخترموننازدخترمون، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره
آیداآیدا، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

هدیه خدا

6557

دلم شکسته.................

سلام کوچولوی مامان خوبی نفسی؟ چرا نمیایی پیشمون؟ دل مامان شکسته از حرفای اطرافیان از آدمایی که خیلی راحت به خودشون اجازه میدن که دخالت کنن که خیلی راحت با زبونشون دل آدمو بشکنن ناز گل من میدونی چرا بعضی آدم ها خیلی بد میشن معصومیت کودکیشون رو از دست میدن فقط آزار و اذیتو دوست دارن؟؟؟؟؟؟فردا روز عرفه هست ومن خیلی این روز رو دوست دارم ان شالله قسمتم وقسمت همه بشه دعای عرفه رو بخونیم وحاجتمون رو از امام حسین بگیریم ..........دلم هوای محرمو کرده هوای مراسم حضرت علی اصغر.......پارسال دست خالی رفتم به امید اینکه امسال با تو برم عزیزکم ........اما امسال هم دست خالی میرم.........پارسال انقد شلوغ شده بود که گفتن اونایی که بچه ندارن پاشن تا مادرانی...
22 مهر 1392

گشت وگذار

سلام عزیز دل مامان ، خوبی نفسم؟ چند روزه حسابی سرم شلوغ بود و نتونستم بیام واست بنویسم، این هفته که گذشت حسابی با باباجونی خوش گذروندیم  امروز هم رفته بودیم دریا و قایق سوار شدیم خیلی خوش گذشت فدات شم  ولی جات حسابی خالی بود، از خدا جون بخواه که زودی بیایی پیشمون که سه نفری بریم تفریح گل مامان.......... دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت داریمممممممممممممممممممم ...
19 مهر 1392

حرفای باباجون

سلام بابا جونی خوبی عزیزم؟ راستش نمیدونم چی برات بنویسم، فقط اینو بگم که من ومامان جونت خیلی دوستت داریم و دلمون میخواد که زودی بیایی پیشمون........ می بوسمت گل من ...
14 مهر 1392

باباجون اومد.........

عزیز دلم خوبی؟ بابا جون بالاخره از ماموریت اومد مامان  خیلی خوشحاله حسابی دلم واسش تنگ شده بود دیروزم رفته بودیم گشت وگذار حسابی خوش گذشت الانم بابایی رفته بیرون منم بعد اینکه خونه رو مرتب کردم و نهار درست کردم گفتم بیایم یه خورده برات بنویسم چند روز نیومده بودم وحسابی دلم واسه ناز گلیم تنگ شده بود مامان به قربونت قند عسلم وبتو نشون بابا دادم حسابی خوشش اومد، قراره بابا جونی هم بیاد واست بنویسه پس منتظر حرفای بابایی هم باش می بوسمت نفسم ...
13 مهر 1392

عشق مامان

عشق مامان خوبی؟ یه دفعه ایی خیلی دلم واست پر کشید نفس مامان کاش بودی الان قربون صدقه ات می رفتم الهی مامان فدات شه خیلی دوستت دارم عزیزکم انقد مامانو اذیت نکن دیگه بیا قربون چشات........... عزیزکم قالب وبلاگتو عوض کردم ، نمی دونی هر وقت میام و اون فسقلی ها رو بالای وبت می بینم دلم ضعف میره واست  واسه داشتنت.... واسه این که باشی مثل همین وروجکا نگام کنی ..... بخندی.... بازی کنیم باهم........  و در آغوشم آرامش بگیری .....از خدا بخواه که بیایی.......بی نهایت دوستت دارم ...
9 مهر 1392

مهمونی...

سلام عشق مامان بابایی امروز رفته بودم خونه دوستم ، یه نی نی ناز یک ونیم ساله داره اسمش نازنین هست ان شالله بیای و باهاش دوست بشی و باهم بازی کنید امروز خیلی دلم می خواست باشی و با نازنین جون بازی کنی، عزیز دل مامان الهی فدات شم مامانی امروز حسابی با نازنینی بازی کرد،اونم همش شیرین زبونی میکرد و بهم می گفت آله( خاله)........ عزیز دلم از خدا بخواه که زودی بیای پیش ما.............. دوستت داریم ...
8 مهر 1392

رفتن خاله جونی

سلام نازگلم، خوبی؟ مامان امروز دلش گرفته فدات شم ، خاله جونیت برای چندسال رفتن یک شهر دیگه بخاطر شغل همسرش،دیشب از خونه ما رفتن دلم براشون تنگ شده ،واسه پسرخاله های شیطونت وقتی باباجون نیست خاله خیلی هوای منو داشت باهم میرفتیم بیرون می گشتیم..... هر وقت هم دلم از هرجامی گرفت می رفتم پیشش وباهاش درد ودل میکردم ...... اما از امروز تا چند سال باید تنها باشم ........................همیشه خدا نگه دارشون باشه....................... ...
4 مهر 1392

دعا کنید

سلام دوستای خوبم امروز یه خبر شنیدم که خیلی ناراحت شدم : پرهام کوچولوی ٤ ساله مبتلا به سرطان ،نمی دونم چی بگم، خیلی ناراحتم براش دعا کنید برای همه کودکان بیمار   خدایا تو را قسم به معصومیت کودکان: همه کودکان بیمار را شفا بده " آمین"
1 مهر 1392

اول مهر

عزیز دل مامان میدونی فردا چه روزیه؟ اول مهر.......روز اول مدرسه ها.......  یاد زمان مدرسه بخیر ذوق وشوق مدرسه وکیف وکتاب جدید ذوق دیدن دوستان   روز اول مدرسه ها رو یادمه وقتی کلاس اولی بودم با خاله جونی رفتم مدرسه حسابی خوشحال بودم اما برام جای سوال بود که چرا فقط کلاس اولی ها اومدن مدرسه  بعدها فهمیدم اون روز روز شکوفه ها هست..یادش بخیر چقد زود گذشت ان شالله وقتی اومدی پیش مامان وبابایی بری مدرسه و شاگرد زرنگه کلاس بشی روز شکوفه ها رو واست جشن بگیریم عزیز دل مامان ...
31 شهريور 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هدیه خدا می باشد